تاريخ و سيره/ مظهر حق/ فصل چهارم: فضايل اميرالمومنين عليه السلام

فضيلت بعدي اين است که معلّم و مربّي اميرالمؤمنين«سلام الله علیه»کسي نبود جز وجود مقدّس پيامبراکرم«صلی الله علیه و آله و سلم» که اگر از فضيلت اوّل بالاتر نباشد، قطعاً کمتر نيست. اميرالمؤمنين«سلام الله علیه» در «نهج البلاغه» مي‌فرمايند:

قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِي مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالْقَرَابَةِ الْقَرِيبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصِيصَةِ وَضَعَنِي فِي حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلَدٌ يَضُمُّنِي إِلَى صَدْرِهِ وَ يَكْنُفُنِي فِي فِرَاشِهِ وَ يُمِسُّنِي جَسَدَهُ وَ يُشِمُّنِي عَرْفَهُ وَ كَانَ يَمْضَغُ الشَّيْ‏ءَ ثُمَّ يُلْقِمُنِيهِ وَ مَا وَجَدَ لِي كَذْبَةً فِي قَوْلٍ وَ لَا خَطْلَةً فِي فِعْل‏ .... وَ لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّهِ يَرْفَعُ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنِي بِالِاقْتِدَاءِ بِهِ وَ لَقَدْ كَانَ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَ لَا يَرَاهُ غَيْرِي[1]

شما مي‌دانيد مرا نزد رسول خدا چه رتبت بود و خويشاونديم با او در چه نسبت. آن گاه که کودک بودم مرا در کنار خود نهاد و بر سينه‌ي خويشم جا داد و مرا در بستر خود مي‌خوابانيد، چنان که تنم را به تن خويش مي‌سود و بوي خوش خود را به من مي‌بويانيد. و گاه بود که چيزي را مي‌جويد، سپس آن را به من مي‌خوارنيد. از من دروغي در گفتار نشنيد و خطايي در کردار نديد .... و من در پيِ او بودم، چنان که کودک در پيِ مادر. هر روز براي من از اخلاق خود نشانه‌اي بر پا مي‌داشت و مرا به پيروي آن مي‌گماشت. هر سال در حراء خلوت مي‌گزيد، من او را مي‌ديدم و جز من کسي او را نمي‌ديد.

البته اين اختصاص به دوران طفوليت اميرالمؤمنين«سلام الله علیه»نداشت؛ تا وقتي پيامبراکرم«صلی الله علیه و آله و سلم» زنده بودند، وضعيت به همين ترتيب بود.

 

پی نوشت ها:

[1]. نهج البلاغة، خطبه‌ی 192، ص 300.